معنی سرپرست قانونی
حل جدول
واژه پیشنهادی
عربی به فارسی
قانونی , مشروع , مجاز , حلا ل , داتایی , بربستی , روا , شرعی , حقوقی
لغت نامه دهخدا
سرپرست. [س َ پ َ رَ] (نف مرکب، اِ مرکب) مهماندار. (آنندراج). || خادم و خدمتکار. (برهان) (غیاث). || بیماردار و پرستار بیمار ومواظب مریض از دوا و غذا. (انجمن آرا):
بدستوری سرپرستان سه روز
مر او را بخوردن نیم دلفروز.
فردوسی (شاهنامه چ بروخیم ج 7 ص 1959).
|| مراقب. مواظب.
قانونی
قانونی. (ص نسبی) منسوب است به قانون. (ناظم الاطباء).
فرهنگ معین
(~. پَ رَ) (ص مر.) عهده دار، مسئول.
فرهنگ عمید
پرستار،
نگهبان،
بزرگتر خانواده،
کسی که در اداره یا بنگاهی به جای رئیس کار میکند،
معادل ابجد
1139